در هر فرهنگ و آیینی باورهای بنیادی وجود دارد. هرچه این باورها، واقعی، کاربردی و منسحمتر باشند، قویتر خواهند بود و هرچه بنیان سستتری داشته باشند، خللپذیرترند. از سوی دیگر تبین و شناساندن آن به جامعه نقش بسزایی در پذیرش و نهادینه کردن آنها در اعماق جان انسانها دارد.چه بسیار مضامینی صحیح و پایه ای که به شکل سست و یا حتی کریه نمایش داده میشود و برعکس
اگر این باورها را مقایسه کنیم با باورهایی که هر انسان به تجربه کسب میکند.در مییابیم باورهایی که فرد در طی دوران زندگی دردرون جان خود بذرافشانی کرده و پرورش میدهد. به درخت تنومندی تبدیل میشود که هرچه از آن میگذرد نه تنها استوارتر که بذر و میوهی آن بیشتر و فراگیرتر میشود. به گونهای که از بین رفتن آن محال مینماید .
باور محدود بودن فرصت این زندگی، باور در محضر خدای رحمان بودن، باورداشتن فرشتگانی نگهبان، باور مربی بودن خدای متعال در دین اسلام باورهای بنیادی و قوی هستند و کاربردیترین در زندگی روزمرهی انسان.میباشند
.ولی چرا فقط درحدّ دانستهها و معلومات من ماندهاند؟ صد حیف و افسوس
باور ,باورهای ,هرچه ,خدای ,باشند، , ,باورهایی که ,باورهای بنیادی ,به گونهای ,که از ,از بین
درباره این سایت